loading...
....LOVE....
سعید بازدید : 3 چهارشنبه 08 آبان 1392 نظرات (1)


باید هرجوریه طاقت بیارم
هنوزعادت به تنهایی ندارم
اسیرم بین عشق و بی خیالی

چه دنیای غریبی بی تو دارم

میترسم توی تنهایی بمیرم

کمک کن تا دوباره جون بگیرم

یه وقتایی به من نزدیک تر شو

دارم حس میکنم از دست میرم

نمی ترسی ببینی برای دیدن تو

یه روز از درد دلتنگی بمیرم

تو که باشی کنارم میخوام دنیا نباشه

تو دستای تو آرامش بگیرم

بگو سهم من از تو چی بوده غیر از این تب

کی رو دارم به جز تنهایی امشب

میخوام امشب بیفته به پای تو غرورم

نمی تونم ببینم از تو دورم

دارم تاوان دلتنگی مو میدم

کنار تو به  آرامش رسیدم

بیا دنیامو زیبا کن دوباره

 

سعید بازدید : 5 چهارشنبه 08 آبان 1392 نظرات (0)

دلم گرفته آسمون ، نمی تونم گریه کنــــــــــــم  

شکنجه میشم از خودم ، نمی تونـم شکوه کنم  

انگــــاری کـــــــــوه غصه هـا تو سینه من اومده  

آخ داره باورم میشه خنده به مـــــــــــــــا نیومده

دلـــــــــــم گرفته آسمون ، از خودتم خسته ترم

تو روزگار بی کسی، یه عمره کــــــــه در به درم

حتی صدای نفسم میگه کــــــــــــه توی قفسم

من واسه آتیش زدن یه کــــــــوله بار شب بسم

 دلــــــــــــم گرفته آسمون ، یکم منو حوصله کن

نگو که از این روزگار یخورده کمتر گله کـــــــــــن

منو به بـــــــــازی می گیرن عقربه های ساعتم

برگــــــــــه تقویم می کنه لحظه به لحظه لعنتم

آهـــــــــــــــــــــــای زمین یه لحظه تو نفس نزن

نچرخ تـــــــــــــــا آروم بگیره یه آدم شکسته تن

 

سعید بازدید : 1 چهارشنبه 08 آبان 1392 نظرات (0)

دلم گرفته آسمون ، نمی تونم گریه کنــــــــــــم  

شکنجه میشم از خودم ، نمی تونـم شکوه کنم  

انگــــاری کـــــــــوه غصه هـا تو سینه من اومده  

آخ داره باورم میشه خنده به مـــــــــــــــا نیومده

دلـــــــــــم گرفته آسمون ، از خودتم خسته ترم

تو روزگار بی کسی، یه عمره کــــــــه در به درم

حتی صدای نفسم میگه کــــــــــــه توی قفسم

من واسه آتیش زدن یه کــــــــوله بار شب بسم

 دلــــــــــــم گرفته آسمون ، یکم منو حوصله کن

نگو که از این روزگار یخورده کمتر گله کـــــــــــن

منو به بـــــــــازی می گیرن عقربه های ساعتم

برگــــــــــه تقویم می کنه لحظه به لحظه لعنتم

آهـــــــــــــــــــــــای زمین یه لحظه تو نفس نزن

نچرخ تـــــــــــــــا آروم بگیره یه آدم شکسته تن

 

سعید بازدید : 5 چهارشنبه 08 آبان 1392 نظرات (0)

می دانی بهترین روز زندگی ام کی می تواند باشد..

روزی که تو در میان ناباوری هایم می آیی..

و دستم را می گیری و آرام زمزمه می کنی :

دوستت دارم

و خواهی گفت که برای همیشه آمده ای ...

آمده ای تا بمانی...

 



سعید بازدید : 4 چهارشنبه 08 آبان 1392 نظرات (0)

 

پر از تنهاییــمـــ ای کــاش بودی

که داره زندگیمــــ از دست میره

یه اهنگی گذاشتمـــ که می دونمـــ

اگه گوشش کنی گریتـــ میگیره

صدامـــ از گریه ی دیشبـــ گرفته

چه بارونی... چه احساسی... چه حالی...

با اشکامـــ باز مهمونی گرفتمـــ

همه چی هستـــ فقط جای تـــو خالی

 

 

دارمـــ دنبال عکسامون میگردمـــ

همونا که لبـــ دریا گرفتیمـــ

اگه ما سهمـــ همدیگه نبودیمـــ

چرا توی دل همـــ جـــا گرفتیمـــ

چه مـعـصـومانه افتادی تو این عــکــس

چه لبخند نجیبی رو لباته

تــو میخندی و مــن گریمـــ گرفته

چقدر این خونه تشنه ی صداته



 

تـــو یادتـــ رفته وقتی گریه دارمـــ

برای اشکای مــن شونه باشی

تـــو یادتـــ رفته باید خونه باشی

باید پیش مــن دیوونه باشی

نگو خونه بگو دیوار بی درد

که سرتا پاشو خاموشی گرفته

مگه من توی تقدیرتـــ نبودمـــ

شاید دنیا فــراموشی گــرفته !!!




سعید بازدید : 8 چهارشنبه 08 آبان 1392 نظرات (0)

 


قسمـــ خورده بودی کنارمـــ بمونی

چرا زیر حرفاتـــ داری میزنی ؟!

خدا شاهدم بود بترس از نگاهش

نمیذاره ساده ازمـــ بگذری

نگو اشتباه بوده عشــــق مـــن و تــــو

نگو روزگار واسمون بد نوشتـــ

بیا باورمـــ کن منو خوبـــ نگاه کن

نذار کمـــ بیارمـــ توی سرنوشتـــ

یه دنیا بهونه چقد بچگونه

نمیبخشمتـــــ

شبـــ و روز نداری چرا بیقراری

نمیفهممتـــــ

شکایتـــ ندارم از این روزگــــار

مـــــن از ســــادگی خودمـــ دلخورمـــ

چرا باورمـــ شد میگفتی یه عمر

کنارتـــ میمونمـــ ، قسمـــ میخورمـــ ...!!!


 

نگاه به من نکن اینمـــ یه روزی من کسی بودمــــ

عشق تو باعثش شده حالا که اینجوری شدمــــ

آرومه قلبـــ من قراره ارومــ ارومـــ ازمـــ جدا شه

تا زیر گریه میزنمـــ من انگار که اونمــــ از خداشه

غزال سردر گمــــ من فداتــــ بشمــــ چرا پّری

یه جور باهامــــ حرف میزنی انگار که خیلی دلخوری

بگو بذار خالی بشی بزن دلتـــ خنکــــ بشه

بزن که جای دستــــ تو رو صورتــــ من حکــــ بشه

 

با سال نو چه میکنی ؟ بی من براتــــ قشنگـــــ شده

پارسال همین موقع باهم ! اصلا دل تو تنگـــــ شده ؟

اصلا دل تو تنگـــــ شده !!!

من که از این سفره نو چیزی نمیخوامــــ از خـــدا

فقط میخوامــــ که بم بگه چرا شده ازمــــ جــدا ؟!

سعید بازدید : 5 چهارشنبه 08 آبان 1392 نظرات (0)

 

 

برایِ تــــو می نویسم


می رومـــ و پشتـــــ خواهمـــ کــرد به تمـــامیِ تپشــهایِ این دقایــــق

دل خواهمــ کَنـد 

بی تـــــو خواهمــ زیـستـــــ

گوش خواهــمــ سپـرد 

فریــاد خواهمــ شد 

مهربان نخواهمــ بـود ،

دل نخواهمــ سپرد 

آرامـــــتر که شدمــ


بــــــی تــــــو خواهمــ مــــــرد ...

سعید بازدید : 3 سه شنبه 07 آبان 1392 نظرات (0)

قلببراي نجابت چشمانت ...قلب

قلببراي پاکي قلبت ...قلب

 براي صداقت حرفهايت ...

براي زيبايي خيره کننده ات ...

 و حتي

 براي موهايت ...

 براي لبانت ...

 براي اندامت ...

 ديگر شعر نميگويم ...!


فقط از حماقتت مينويسم که تمام عاشقانه هايم را با لبخندي مصنوعي مسخره کردي
سعید بازدید : 5 سه شنبه 07 آبان 1392 نظرات (0)
یادت هست…؟!

روزی پرسیدی این جاده کجا میرود…؟!

و من سکوت کردم…

دیدی …! جاده جایی نرفت…!

آن که رفت ، تو بودی

راهی نمیبینم ، آینده پنهان است اما مهم نیست

همین کافیست که تو راه را میبینی و من تو را ...
سعید بازدید : 4 سه شنبه 07 آبان 1392 نظرات (0)

**تو عشق من بودي و من عروسك**

***اي بي وفا عشق جديد مبارك***

****دیدی زدي رو قولت كه نشيم از هم جدا****

*****حالا تو رفتي و من تنها شدم با غصه ها*****

******زدي شكستي قلبمو حالا مي خواي بري كجا******

*******خجالتم خوب چيزي خوبه بترسي از خدا*******

********به عشق من نارو زدي********

******************ميخواي بري با ديگري...******************

سعید بازدید : 5 سه شنبه 07 آبان 1392 نظرات (0)

لعنت به انتظار

زمستان، 
پشت زمستان...
دستانی كه آتش میزد،
كبریتی كه مرا، پس می زد
برف ها 
را قدم میزنم،
طوری امشب را، معنی می كنم 
كه تنها...آرامش...گیرم
از رد پایت راه می گیرم،
راه اشتباه ست
می دانم! 
قلبم برف را حس نمی كند، 
به حلقه طلای پاییز 
وفادار است
تا ، تو بیایی...
ورق ها بر می گردند...
بعد از
برف و زمستان
باز (پاییز) برای ما
هروز...
تكراریست
هر جای دنیایی دلم اونجا

سعید بازدید : 4 سه شنبه 07 آبان 1392 نظرات (0)

                                                                           

 

گاهی وقتا توی رابطه ها
نیازی نیست طرفت بهت بگه :
برو !
همین که روزها بگذره و یادی ازت نگیره
همین که نپرسه چجوری روزا رو به شب میرسونی
همین که کار و زندگی رو بهونه میکنه...

همین که دیگه لا به لای حرفاش دوستت دارم نباشه
و همین که حضور دیگران توی زندگیش
پر رنگ تر از بودن تو باشه
هزار بار سنگین تر از
کلمه ی برو واست معنا پیدا میکنه
پس برو
قبل از اینکه ویرون تر از اینی که هستی بشی...

پس منم میرم ...


سعید بازدید : 4 شنبه 04 آبان 1392 نظرات (0)

 

وقتي کسي در کنارت هست،

خوب نگاهش کن

به تمام جزئياتش...

به لبخند بين حرف هايش..

به سبک اداي کلماتش،

به شيوه ي راه رفتنش،نشستنش..

به چشم هاش خيره شو..

دستهايش را به حافظه ات بسپار...

گاهي آدم ها انقد سريع ميروند،

که حسرت يک نگاه سرسري را هم به دلت ميگذارند...

 

 

سعید بازدید : 0 شنبه 04 آبان 1392 نظرات (0)

 

حوالی رویاهایم که قدم میزنم

میبینم خیابان را با بوی باران دوست دارم

و خودم را با بوی تو...

گـیـــرم تـمـآم دنـیـآ بـگـویـنــد مـآ مـآل هــم

نـیـسـتـیــم


مــآبـه درد هـم نـمــیـخـوریـم


گـیـــرم بـرآی زیـر یـک سـقـف رفـتـن


عـشـق ، آخـریـن مـعـیـآر ایـن جـمـآعـت بــآشـد


گـیـرم دوسـت داشـتـن بـدون سـنـد حـرآم بـاشـد


عـجـیـب بـاشـد


بـآور نـکـردنـی بـآشـد


گـیـــرم تـآ آخـر عـمـر تـنـهـآ بـمـآنـم


گـیـــرم هــرگـز دسـتـآنـت در دسـتـآنـم قـفـل

نـشـود


مـــــن امـآ


گـیـــر ایـن گـیـــــرهآ نــیـسـتــم


من تــآ ابـد


گـیـر چــشـمـآن تــوام


گیر دوســت دآشـتـنـت . . .


سعید بازدید : 8 شنبه 04 آبان 1392 نظرات (0)

شده بعضي وقتا يهو ديگه دوستش نداشته باشي؟

به خودت مي گي اصلاً واسه چي دوستش دارم؟

مگه کيه؟

مگه واسم چيکار کرده؟

مگه چي داره که از همه بهتر باشه؟

اصلاً من که خيلي از اون بهترم

بعد به خودت مي خندي که اصلاً واسه چي اينقدر خودتو اذيت کردي؟

يهو، يه چيزي يادت مياد

يه چيز ِ خيلي کوچيک

يه خاطره, يه حرف , يه لبخند , يه نگاه

و بعد...

همين کافيه تا به خودت بياي

و مطمئن بشي که نمي توني فراموشش کنی.....!


هر چیز را هم که “تقصیر” من بیندازی “عاشق” شدن من ،

 تقصیر توست


سعید بازدید : 8 شنبه 04 آبان 1392 نظرات (0)


دست به صورتم نزن

 

میترسم بیفتد قاب خندانی که بر چهره دارم

 

وبعد سیل اشکهایم تورا با خود ببرد

 

****باز من بمانم و تنهایی ****

دست به صو

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 18
  • کل نظرات : 4
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 16
  • آی پی دیروز : 9
  • بازدید امروز : 1
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 1
  • بازدید ماه : 1
  • بازدید سال : 4
  • بازدید کلی : 289
  • کدهای اختصاصی